عشق من نرو...
با او تماس گرفت : چرا ؟ مگه من چی کار کردم
دختر در جوابش : تو ... نه عزیزم تو خیلی پاکی ... ولی من ... تو لیاقتت بیشتر از منه ...
گفت : این حرفا چیه ؟ تو می دونی یا من ؟ من دوست دارم ... به خدا بدون تو می میرم ...
دختر گفت : این از اون دروغا بودا ... ولم کن ... ازت خسته شدم ... تو زیادی عاشقی ...
پسر : مگه بده آدم عاشق باشه ... ؟ دختر : آره واسه من بده ... عشق دروغه ...
پسر : نه به خدا من عاشقتم ...
دختر : ولم کن حوصلتو ندارم ...
پسر آهی کشید و گفت..............